از موقعي كه يادم مي آد از عيد نوروز بدم مي امد ،چه زماني كه در دروران كودكي بايد مي رفيتم ديدن فاميلها و به حرفهاي بزرگترهاي گوش مي داديم كه اصلا علاقه اي نداشتم و...
و چه بعد ها كه بزرگتر شدم و ديدم در دنيا مردم چگونه در هنگام عيد(ژانويه ) در ميدان هاي شهر و در مهماني ها شادي مي كنند و ما در ايران فقط بايد تلويزيون تماشا كنيم و يا نهايت بريوم شمال و كيش و يا كمي بشتر دبي ارمنستان و مالزي .. هميشه درعيد دوست داشتم پزشك كشيك باشم ...
و چه بعد ها كه بزرگتر شدم و ديدم در دنيا مردم چگونه در هنگام عيد(ژانويه ) در ميدان هاي شهر و در مهماني ها شادي مي كنند و ما در ايران فقط بايد تلويزيون تماشا كنيم و يا نهايت بريوم شمال و كيش و يا كمي بشتر دبي ارمنستان و مالزي .. هميشه درعيد دوست داشتم پزشك كشيك باشم ...